یونیکورن های نامرئی

به گزارش وبلاگ ورزشی چلسی، هیچ سرمایه ای به تنهایی موجب پیشرفت یک استارتاپ نخواهد شد، کسب وکاری که نتواند یک دلار را به 10 دلار تبدیل کند، چطور خواهد توانست یک میلیون دلار را به 10میلیون دلار تبدیل کند؟!

یونیکورن های نامرئی

تک شاخ هایی که بدون پول شروع کردند

استارتاپ هایی وجود دارند که با هدف و انگیزه کارآفرینی کار خود را شروع کردند و توانستند بدون جذب سرمایه، در صندلی کسب وکارهای یونیکورن دنیا قرار بگیرند. استارتاپ هایی که در ادامه معرفی می شوند، نمونه های ثابت شده شرکت هایی هستند که بدون سرمایه اولیه و یا با کمترین میزان سرمایه، کار خود را شروع کردند، اما به تدریج توانستند خیلی آرام و بی سروصدا در ردیف تک شاخ های دنیا قرار بگیرند. به همین دلیل نیز ما از آنها به عنوان یونیکورن های نامرئی یاد می کنیم.

این بوت استرپ های یونیکورن…

از نظر بسیاری از کارآفرینان و صاحبان کسب وکارهای نوین، جذب سرمایه، خصوصا در دوره های اولیه شکل گیری یک استارتاپ، موجب پیشرفت و رشد آنها خواهد شد و بنابراین بیشترین سؤالی که ممکن است در شروع از سوی آنها مطرح گردد، این است که چطور می توانم حمایت یک وی سی را برای کسب وکارم داشته باشم؟ اما به ندرت این سؤال در ذهن آنها شکل می گیرد که این اضافه کردن سرمایه، در فرایند کسب وکار آنها و خصوصا چشم انداز IPO آنها تأثیرگذار خواهد بود یا خیر؟!

اعتقاد گسترده ای بین سرمایه گذاران وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایه گذاری خطرپذیر منجر به پیروزیت کسب وکار آنها خواهد شد، اما همواره هم اینطور نیست، خصوصا در مراحل اولیه شکل گیری یک استارتاپ، جذب سرمایه به هیچ عنوان یک پیش شرط ضروری به شمار نمی رود و کسب وکارها می توانند بدون پشتوانه سرمایه نیز راه خود را پیدا نمایند. هیچ سرمایه ای به تنهایی موجب پیشرفت یک استارتاپ نخواهد شد، کسب وکاری که نتواند یک دلار را به 10 دلار تبدیل کند، چطور خواهد توانست یک میلیون دلار را به 10 میلیون دلار تبدیل کند؟!

بر این اساس، گزارش این هفته صفحه یونیکورن را به استارتاپ هایی اختصاص دادیم که بدون سرمایه اولیه و یا با کمترین میزان سرمایه، کار خود را شروع کردند؛ اما در ادامه پیروز شدند در ردیف تک شاخ های دنیا فناوری قرار بگیرند و به ارزشی بالغ بر یک میلیارد دلار دست پیدا نمایند. حتی بعضی از این شرکت ها پیروز شدند به درآمدهای میلیارد دلاری نیز دست پیدا نمایند. آشنایی با این استارتاپ ها، این نکته مهم را به کسانی که می خواهند کسب وکار خود را راه اندازی نمایند، گوشزد می نماید که جذب سرمایه، باید یک انتخاب باشد، نه یک اجبار! و بدون سرمایه های عظیم نیز می توان در ردیف تک شاخ های یک میلیارد دلاری نهاده شد.

برای MailChimp، اتوماسیون کم از جذب سرمایه نبود

هنگامی که بنیانگذار و مدیرعامل استارتاپ MailChimp در سال 2000 مشغول مشاوره طراحی بود، با جریان گسترده ای از مخاطبانی روبه رو شد که می خواستند خبرنامه های ایمیلی داشته باشند. همین نکته جرقه ای را در ذهن Ben Chestnut ایجاد کرد که با طراحی یک پلتفرم اتوماسیون، امکان طراحی خبرنامه های ایمیلی را فراهم نموده و به تدریج در قالب یک سرویس بازاریابی ایمیلی کار خود را ادامه دهد.

شاید بتوانیم بگوییم ساده ترین کاری که این استارتاپ در پیش گرفت، این بود که بخشی از کار خود را به صورت اتوماتیک درآورد تا این اتوماسیون تقاضای مورد احتیاج مخاطبانش را تأمین کند. پرورش یک ایده که بر اساس احتیاج مخاطبان شکل گرفته بود، منجر به رشد و توسعه استارتاپی شد که به وسیله فرایند اتوماسیون خود، مشتریان زیادی را به دست آورد و در ردیف کمپانی های عظیم و به ظاهر نامرئی دنیا نهاده شد. بر این اساس می توانیم بگوییم که استارتاپ MailChimp به جای اینکه به دنبال جذب بودجه باشد، از دستاوردها و توانایی های گروه خود استفاده کرد و با طراحی یک برنامه اتوماسیون، به احتیاج مخاطبان خود پاسخ گفت.

Lynda؛ استارتاپ خودساخته ای که توجه لینکدین را جلب کرد

در اواخر دهه 90 میلادی، Lynda Weinman کار خود را به عنوان یک معلم برای آموزش به طراحان وب شروع کرد، اما رویکرد مهم او این بود که تنها به عنوان یک آموزش دهنده کار خود را ادامه نداد، بلکه از علم و دانش فناوری خود جهت ارتقای کسب وکارش استفاده کرد و به وسیله فراوری فیلم های آموزشی، فرایند تدریس خود را بهتر کرد. در ادامه نیز، این بنیانگذار خلاق، 2دهه را صرف ساختن یک کتابخانه محتوا و دارایی های فناوری کرد تا اینکه پایان توانست به مقیاس قابل توجهی در بازار دست پیدا نموده و توجه شرکت های عظیم را به سوی خود جلب کند؛ به طوری که لینکدین، 1.5 میلیون دلار برای به دست آوردن این شرکت، هزینه کرد.

تجربه استارتاپی مانند Lynda نشان می دهد که با صبر کردن و تمرکز داشتن روی هدف خود، می توان یک کسب وکار را به ارزشی بالغ بر یک میلیارد دلار رساند، به طوری که بنیانگذار این استارتاپ نیز 2دهه از عمر خود را صرف بهبود برنامه آموزشی خود کرد و اگرچه در شروع سرمایه ای جذب نکرد، اما پایان توانست در ردیف یونیکورن های نامرئی دنیا قرار بگیرد.

AdaFruit روی محصول تمرکز کرد

در سال 2005 Limor Fried در مقام بنیانگذار استارتاپ AdaFruit، امپراطوری تجارت الکترونیکی خود را بر اساس کیت های الکترونیکی ایجاد کرد. نکته متمایزی که در فرایند این کسب وکار وجود دارد، تمرکز آن بر محصول بوده است؛ به طوری که در فرایند رشد و توسعه خود، به جای اینکه به دنبال جذب سرمایه باشد، ارائه یک محصول سخت افزاری را در دستور کار خود قرار داد که با فروش محصولات و قطعات الکترونیکی و امکان مونتاژ آنها توسط فروشنده، توسعه قابل توجهی پیدا نموده است.

شرکت مذکور نیز از جمله یونیکورن های نامرئی دنیا به شمار می رود که درآمد آن در سال 2016 حدود 45 میلیون دلار تخمین زده شده بود. به نظر می رسد که ورود به حوزه سخت افزار که استارتاپ ها کمتر به سمت آن می فرایند و فراوری کیت های DIY این شرکت در زمینه قطعات الکترونیک، مهم ترین رویکردی بوده است که این استارتاپ در پیش گرفت و با تمرکز بر فرایند فراوریات جذاب خود، توانست در ردیف تک شاخ های خاموش دنیا قرار بگیرد.

Braintree و خلق یک ارزش واقعی

استارتاپ ها بیشتر از اینکه به دنبال یک مدل تجاری باشند، باید به دنبال ایجاد یک ارزش واقعی باشند؛ به این معنا که بتوانند یک مشکل واقعی را حل نمایند. از این نظر، استارتاپ Braintree که در زمینه پرداخت آنلاین فعالیت می نماید، توانست با ارائه یک راه چاره پیشرفته و مبتنی بر فناوری، فرایند پرداخت آنلاین در معاملات را برای کاربران خود تسهیل کند.

از آنجایی که تبادل پول به صورت آنلاین، خصوصا در چند سال پیش، مسائل امنیتی خاص خود را داشت، Braintree یک مشکل واقعی را تشخیص داد و در سال 2007 یعنی 13 سال پیش راه اندازی شد. طبیعتا ارائه راه چاره های فناورانه برای مسئله مهمی مانند پرداخت آنلاین، در دهه گذشته می توانست یک ارزش واقعی به شمار رود و به همین دلیل نیز این استارتاپ توانست، 4 سال قبل از اینکه سرمایه 69میلیون دلاری را در دو مرحله جمع آوری کند، از محل درآمد خود زنده بماند.

SimpliSafe؛ یونیکورنی که با سرمایه اندک شخصی شروع کرد

بسیاری از بنیانگذاران، راه اندازی استارتاپ های بوت استرپ را، خصوصا در زمینه سخت افزار، مشکل می دانند و از آن گلایه می نمایند؛ یعنی اینطور تصور می نمایند که با یک سرمایه اندک شخصی و یا بدون هیچ سرمایه ای، نمی توان در حوزه سخت افزار ورود پیدا کرد، اما Chad Laurans بنیانگذار استارتاپ SimpliSafe یک مثال نقض برای این تفکر است. این بنیانگذار، با جمع آوری مبلغ کمی از دوستان و خانواده خود، کسب وکارش را در زمینه فراوری لوازم امنیتی و حفاظتی شروع کرد.

البته کار به همین آسانی نیز نبود، چراکه او 8سال را صرف فراوری و ارائه این محصولات کرد تا پایان توانست به عنوان یک استارتاپ امنیتی شناخته گردد. به نظر می رسد، کسب وکارهایی که می خواهند کار خود را به صورت بوت استرپ شروع نمایند، باید دو خصوصیت عمده داشته باشند؛ شکیبا بودن و اعتماد به نفس داشتن. این دو خصوصیت در بنیانگذار استارتاپ مورد نظر ما وجود داشت، به طوری که پیروز شد سیستم های امنیتی و محافظتی خود را به بازار عرضه نموده و بعد از 8سال، به صدها هزار مشتری و صدها میلیون درآمد دست پیدا کند و حتی پیروز به جذب سرمایه 57 میلیون دلاری نیز از سوی یک وی سی گردد.

CarGurus؛ بر فروش تمرکز کرد

نکته ای که استارتاپ CarGurus از همان شروع شکل گیری خود به آن توجه نشان داد، فروش بود. معمولا بهترین منبع سرمایه، مشتریان هستند و اگر یک کسب وکار بتواند به مشتریان خود دست یابد، دیگر چندان احتیاجی به جذب سرمایه نخواهد داشت. آن چیزی که استارتاپ مذکور را در مقام یک کسب وکار یونیکورن بالا کشید، تمرکز بر فروش بود. این شرکت که در سال 2005 راه اندازی شد، به وسیله تجزیه و تحلیل داده ها به مشتریان خود یاری می نماید تا بهترین معامله را در زمینه خرید و فروش خودروهای دست دوم داشته باشند.

اگرچه در ظاهر اینطور به نظر می رسد که استارتاپ CarGurus بیشتر بر مباحث نرم افزاری و تجزیه و تحلیل های مربوط به آن تمرکز دارد، اما اینطور نیست؛ البته این بدان معنا نیست که کمپانی مذکور فرایند تجزیه و تحلیل خود را به درستی انجام نمی دهد، بلکه به این معناست که دست اندرکاران این شرکت به اهمیت فروش پی برده و بنابراین برای بالا بردن میزان فروش خود، هزینه بیشتری می نمایند. جالب است بدانید که این استارتاپ، در همان اوایل فعالیت خود، 50 میلیون درآمد و سود خود را جهت استخدام تیم فروش خرج نموده بود. ضمن اینکه در حال حاضر نیز تقریبا نیمی از کارمندان این شرکت در بخش فروش و تماس با مشتری فعالیت می نمایند.

Atlassian و عدم دسترسی به وی سی

یکی از مزایای راه اندازی استارتاپ در خارج از سیلیکون ولی، لس آنجلس، نیویورک یا بوستون این است که دیگر وی سی های زیادی در دسترس بنیانگذاران نیست؛ شاید این حرف مانند یک نفرین به نظر برسد! و این سؤال در ذهن شما به وجود بیاید که عدم دسترسی به سرمایه گذاران، چه فایده ای ممکن است برای یک استارتاپ تازه کار داشته باشد؟ می توانیم بگوییم مهم ترین فایده چنین رویکردی این است که دیگر، بنیانگذاران فکر و خیالشان را پرواز نمی دهند که اگر این مقدار سرمایه را داشته باشند، این کار را می نمایند و خدمات خود را گسترش می دهند و … . عدم دسترسی آسان به مراکز سرمایه گذاری، باعث می گردد که صاحبان کسب وکارهای نوپا، بیش از هر چیز، به خودشان متکی شده و سرمایه اصلی را در درون خود و تیم شان پیدا نمایند.

استارتاپ Atlassian از آن دست کسب وکارهایی است که امکان دسترسی آسان به بودجه را نداشت و بر این اساس، کار خود را در صندلی یک کسب وکار بوت استرپ شروع کرد؛ اما پایان توانست به یکی از یونیکورن های نامرئی یک بازار عظیم چندین میلیارد دلاری، تبدیل گردد. این شرکت که در زمینه نرم افزار فعالیت می نماید، در سال 2002 و در استرالیا راه اندازی شده و با ارائه محصولاتی برای توسعه نرم افزار، مدیریت پروژه و مدیریت محتوا، صندلی مهمی را در بازار به دست آورده است؛ به طوری که درآمد این استارتاپ در سال گذشته بیش از 1.2 میلیارد دلار بوده است.

سخن آخر…

استارتاپ هایی که در بالا معرفی شدند، از جمله یونیکورن های خاموش و نامرئی دنیا به شمار می فرایند که مهم ترین مشخصه شان بوت استرپ بودن آنهاست، به این معنا که در اوایل فعالیت خود به دنبال جذب سرمایه نبودند، اما هنگامی که زمان جذب سرمایه فرا رسید، این خود آنها بودند که سرمایه گذار مد نظر خود را انتخاب نموده و شرایط آن را مشخص کردند. پس به یاد داشته باشید که نه تنها برای راه اندازی یک استارتاپ، حتی برای یونیکورن شدن، جذب سرمایه، تنها راه نخواهد بود؛ چراکه می توان حتی بدون سرمایه و یا جذب سرمایه اندک نیز تبدیل به یک تک شاخ حوزه فناوری شد؛ کافی است محصولی ارائه کنید که ارزش واقعی داشته باشد، تمرکز کنید و صبر داشته باشید. پس هنگامی که یک سرمایه گذار شما را رد می نماید، رؤیای یونیکورن شدن را نباید فراموش کنید

و این سه اصل را به خاطر بسپارید:

می توان یک کسب وکار مبتنی بر فناوری را بدون سرمایه راه اندازی کرد.

مقیاس پذیری سریع یک شرکت فناوری با سرمایه اندک نیز امکان پذیر است.

اغلب، محدود کردن سرمایه، به نفع مؤسس خواهد بود.

منبع: مجله شنبه

به "یونیکورن های نامرئی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "یونیکورن های نامرئی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید